کلبه کوچک من

دراین وبلاگ از گذشته از دلتنگی ها و خوشی ها،از علایق ها و چیزهایی که دوست دارم خواهم نوشت

کلبه کوچک من

دراین وبلاگ از گذشته از دلتنگی ها و خوشی ها،از علایق ها و چیزهایی که دوست دارم خواهم نوشت

مادرم

همین الان بدون مقدمه دلم خواست واسه مامانم بنویسم


مادرم عزیز دلم بلد نیستم متن ادبی بنویسم یا حرفای قلمبه سلمبه بزنم همینجوری با زبون ساده میگم دوست دارم


امروز ظهر که چندین بار زنگ زدی و صدات نیومد و قطع کردی دلم لرزید که چی شده تند تند زنگ میزنی  بدون معطلی کلاسوجمع و جور کردیم ویکریز از تبریز اومدیم خونه که الحمدالله چیزی نبود و مشکل از گوشی بود.


موفقیت الانمو مدیون تو هستم مرسی که هستی و همه                    جوره هوامو داری....

هرکاری برات انجام بدم مادری کمه 

این همه سال همه چیو تحمل کردی و دم نزدی 


خداروشکر که الان ارامش به خونمون برگشته...

خیلی برامون زحمت کشیدی ...عاشقتم مادری