کلبه کوچک من

دراین وبلاگ از گذشته از دلتنگی ها و خوشی ها،از علایق ها و چیزهایی که دوست دارم خواهم نوشت

کلبه کوچک من

دراین وبلاگ از گذشته از دلتنگی ها و خوشی ها،از علایق ها و چیزهایی که دوست دارم خواهم نوشت

محمدم

امروز یه حس عجیبی دارم  

یه حسی که نمیشه هیچ اسمی روش گذاشت  

چقدر ساعتها وروزها دیر میگذره...حالا که قراره بیام وببینمت خیلی دیر میگذره. 

میام ویه دل سیر نگات میکنم...یه دل سیر بغلت میکنم...به اندازه همه دلتنگی هام 

به اندازه همه ی روزهایی که دلم واست تنگ شده ودلم خواسته بلند بلند گریه کنم ولی نتونستم... 

فقط دوسه روز فقط دو سه روز دیگه مونده تا به این دلتنگی هام پایان بدم. 

نظرات 4 + ارسال نظر
گیل پیشی دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:11 ب.ظ http://daftareayyam11.blogsky.com

انشالا همیشه کنارت باشه و دیگه دلتنگ نشی

انشاالله.

Soamyyeh دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:49 ب.ظ

سلام مهربونم.
دعا میکنم پسرخاله هر کجا هست دلش شاد و لبش پر خنده باشه.
انشاالله ک هر چ زودتر بری پیشش و یه دل سیر باهم باشین.
سلام منم ب پسرخاله برسون.
فدات خانومی.
مواظب خودت باش گلم.
بای تا های.

سلام خیلی ممنون گلم.
انشالله دو سه روز دیگه میبینمش.
بزرگیتو میرسونم.
توهم مراقب خودت باش .

Somayyeh سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:04 ق.ظ

انشاالله.
خیلی خوشحالم ک میری پیشش.
آرزو میکنم ب همه آرزوهای قشنگت برسی.
خانومی ب سلامت برین و برگردین و خوش بگذره.
پس تاچن روز نیستی گلم؟
من هروز بهت سرمیزنم تاوقتی ک برگردی.
مواظب خودت باش نازم.
بای تا های.

منم خیلی خوشحالم. انشالله اگه خدا بخواد پنجشنبه صب میریم. فقط دو روز اونجا میمونیم.ممنون که تنهام نمیذاری:

دیزباد وطن ماست سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:17 ب.ظ http://adelweb.ir

این اقتضای دنیایی هست که توش زندگی می کنیم.
اما از آن رو که می گذرد باید گذشت....

سخته...خیلی سخته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد