ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
آقای مجری: درخواست مون رومی تونیم با یه کلمه قشنگ بگیم.
مثلا یه لیوان آب بخوایم چی می گیم؟
پسرخاله: خودمون می ریم آب می خوریم، برای بقیه هم میاریم
- نه، مثلا بخوایم بگیم این شیرینی رو به من بده
- خودمون بلند می شیم بر می داریم به بقیه هم تعارف می کنیم
- نه، یه کلمه ای بگو که محبت شما رو به من نشون بده
- می خوای برم نون بگیرم؟ می خوای برم نفت بگیرم؟ آب بیارم؟
- نه نه� قبل از اینکه بگیم این شیرینی رو به من بده، می تونیم یه کلمه قبلش
بگذاریم. بگیم: �عزیزم، ممکنه شیرینی رو به من بدی؟�
- بله بفرما. بفرما. من خودم باید زودتر می فهمیدم شیرینی می خوای،
بهت می گفتم. بفرمایین بفرمایین.
دختری از کوچه باغی میگذشت
یک پسر در راه ناگه سبز گشت
در پی اش افتاد و گفتا او سلام
بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام
دختر اما ناگهان و بی درنگ
سوی او برگشت مانند پلنگ
گفت با او بچه پروی خفن
می دهی زحمت به بانویی چو من؟
من که نامم هست آزیتای صدر
من که زیبایم مثال ماه بدر
من که در نبش خیابان بهار
میکنم در شرکت رایانه کار
دختری چون من که خیلی خانمه
بیشت و شش ساله _مجرد_دیپلمه
دختری که خانه اش در شهرک است
کوی پنجم_نبش کوچه_نمره شصت
در چه مورد با تو گردد هم کلام
با تو من حرفی ندارم والسلام
پسره میگه من عاشقتم میخوام باهات ازدواج کنم.
دختر: خونه داری؟
نه...
دختر حرفشو قطع میکنه: بی ام و داری؟
... نه...
... ... ... ... چقدر حقوق میگیری؟
پسر: حقوق ندارم آخه...
دختر: برو گمشو چی فکر کردی به من پیشنهاد دادی؟ و میره
پسر با خودش می گه: من چندتا ویلا دارم خونه واسه چی؟ یه پورشه با بنز دارم بی ام و
دوست ندارم. چجوری حقوق بگیرم وقتی خودم مدیر شرکتم؟
و اینگونه بود که پسر رفت و دختر تـــــُـــرشید