کلبه کوچک من

دراین وبلاگ از گذشته از دلتنگی ها و خوشی ها،از علایق ها و چیزهایی که دوست دارم خواهم نوشت

کلبه کوچک من

دراین وبلاگ از گذشته از دلتنگی ها و خوشی ها،از علایق ها و چیزهایی که دوست دارم خواهم نوشت

دنیای مجازی

نفرین به من...نفرین به این دنیای مجاز...که هرچه هست ونیست فقط دروغه ودروغ

اینجا همه عاشقن...اینجا همه پاکن...همه جزوآدمای خوب زمینن

خیلی راحت به همدیگه میگن دوست دارم...خیلی راحت لیلی وار با همه مجنونا حرف میزنن 

اینجا مجنون ولیلی بدجوری سرشون شلوغه

زود دل میبندن زود ترک میکنن...وراحت تر از اون چیزی که فکرشو بکنی فراموشت میکنن

اینجا زیبا مینویسن...زیبا نگاه میکنن...زیبا نظر میدن...

ولی یادشون نیست...پشت اینهمه صفر ویک

یه انسان نشسته که پرازاحساسه

اینجا همه فکر میکنن با بقیه فرق دارن...و تو دقیقا عین هم هستی

فکر میکنن تو بی احساسی وخودشون خدای احساس 

اینجا نبایست عاشق بشی...نباست بگی دوست دارم 

چون مث کوه میشه پس میخوره فرق سرت 

اینجا احساس دلتنگی زیاده 

نفسها به شمارش افتاده وهمه...خستن 

اینجا آدما یکرنگی رو دوست دارن...سادگی رو دوست دارن...ولی فقط در حدیک نوشته 

اینجا حرف  از دلشکستگی وتنهایی میزنن 

ولی خودشون هم دل میشکنن ...هم تنهات میزارن 

اینجا عشق وعاشقی دو روزه...دوستیا برپایه دروغ

واگه صادق باشی وروراست...کنار گذاشته میشی 

اینجا اوج احساس چندتا شکلکه...که یکیش یه شکلک قلبه

اینجا همه فکرمیکنن مجازی یعنی دروغ...یعنی دورنگی 

اینجا همه خستن...از چی؟ ...وازکی؟؟؟ 

!!!نمیدونم 

اینجا دل شکستن رسمه...و یه قصه پراز تکرار 

آسمون وقتی قشنگه...راه رفتن زیر بارون بدون چتروقتی قشنگه 

که دلت حداقل باخودت یکرنگ وصاف باشه 

اینجا پیدا کردن آدمی که صادق باشه 

یا درکل انسانیت سرش بشه...یک درصده 

ولی ما مث بقیه با اونا یکی نمیشیم ونمیدونیم دل شکسته خیلی چیزا سرش نیست 

 اونم از ما یادمیگیره 

ومیشه یکی عین بقیه...واین کارو با بقیه تکرار میکنه

اینجا همه خستن از بقیه...از اشتباه 

از اینکه دور وبرشون شلوغه ولی احساس تنهایی میکنن 

فکر میکنن دارن تنهایشونو پر میکنن 

نمی دونن اینجا محکوم به تنهایین 

همه اینارو ماهایی که احساساتمون سر انگشتامونه 

وفقط داریم تایپ میکنیم میدونیم

ولی باز هم راحت بازی میخوریم 

اگه شانس یارمون باشه بادل شکسته برمیگردیم 

 به زندگی واقعی خودمون . والا با همین دل داغون زندگی مجازیو واقعی مون یکی میشه  

اما

بیخیال... 

اینجا هروقت حرف از صداقت بزنی...صدات قطع میشه 

خستم از حرفهای تکراری خستم از لبخند اجباری

نظرات 2 + ارسال نظر
گیل پیشی یکشنبه 7 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 03:46 ب.ظ http://daftareayyam11.blogsky.com

محبوبه جان همیشه باید سعی کنیم کمتر به کسی اعتماد بکنیم مخصوصا تو دنیای مجازی که اصلا نباید اعتماد بکنیم و اما مورد اعتماد باشیم .
اینجا مثل یه جور دفتر خاطرات میمونه اما دفتر خاطراتی که میتونیم با دونستن نظر دیگران ، دیدگاهمون رو نسبت به دنیای دور و برمون اصلاح کنیم .
هرکسی تو دنیای واقعیش مشکلات زیادی داره و همیشه سعی کردم ( البته گاهی موفق نبودم) که کدورتی تو این دنیای مجازی با کسی پیش نیاد تا این چن لحظه ای رو که طرف میاد نت دلش باز بشه نه اینکه اعصابش خرد تر بشه . این دنیای مجازی کمی دلمو میگیره چون من آدم برون گرایی هستم و یه جورهایی اینجا برام بی روحه اما نتونستم از دوستان هرچند مجازیم دل بکنم تا حالا فکر کنم صد بار تصمیم به حذف وبلاگم گرفتم اما دلم نیومده . نباید به این دنیای مجازی وابسته شد .
شکلک ها هم چرا بد باشن ؟ تو دنیای واقعی و مجازی تا بتونم برا انسان ها از ته قلبم آرزوی موفقیت می کنم و اصلا هم برام مهم نیست که ابراز علاقه ی دوستان وبلاگیم صحت داره یا نه ، من که با دید صداقت بهش نگاه میکنم . اما نباید اعتماد کرد .
دوستان وبلاگیم رو تا حد امکان سعی کردم کسانی باشند که با عقایدم جور باشن که خوشبختانه اکثرشون باهام همشهری هستن و فرهنگمون به هم نزدیکه .
هرچند تفاوت هایی هست و اینجا یاد گرفتم که به عقاید دیگران احترام بذارم و برا کمک فکری بهشون نظری رو بگم که به عقایدشون نزدیک باشه و حتی اگر باعقاید خودم جور نباشه عقایدشون .
سعی کردم خودم رو جای اونها بذارم و هرچند مجازی و کوتاه درکشون بکنم . تجربه ی زیبایی بود این مدت برام . ولی خداکنه کسی از نت سو استفاده نکنه .
نباید نت رو دارویی برا مشکلاتم بدونم . این رو سرلوحه ی رفتارم قرار میدم .

ممنون از راهنماییت خانمی...منم مث خودتم...از اونجایی که زود به ادما دل میبندم وزود وابسته شون میشم همیشه سعی کردم به نوعی بیشتراز حد بهشون نزدیک نشم که بعدا از لحاظ روحی بهم بریزم...همیشه هم چیزایی نوشتم که بودم اگه خوشحال بودم یا ناراحت هرچی بوده راست بوده وبرام مهم نبوده کی درمورد من چی فکر میکنه...
خیلی سخته تو نت بشه به کسی اعتماد کرد.
اما یه جورایی به نت معتاد شدم وهروز هرچند کم باید به نت سر بزنم مگر اینکه زیاد کار داشته باشم ونرسم.
خیلی ماهی گیل پیشی جان

سکوت... دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 01:30 ق.ظ http://sokuot.blogsky.com

سلام...
چقدر زیبا و چقدر صادقانه گفتی!!!!
ممنون بابت این پست بسیار زیبا...
سکوت...

سلام دوست عزیز خیلی ممنون
سپاس از حضورتان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد