ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند، آرام.. بی صدا.. و تدریجی
همان آدمهایی که هر از گاهی پیغام کوچکی برایت میفرستند،
بی هیچ انتظار جوابی،
فقط برایِ آنکه بگویند هنوز هستند؛
برای آنکه بگویند هنوز هستی و هنوز برای آنها مهم ترینی..
همان آدمهایی که روزِ تولد تو یادشان نمیرود
همانهایی که فراموش میکنند که تو هر روزخدا آنها را فراموش کرده ای
همانهایی که برایت بهترین آرزوها را دارند
و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند ..
همان آدمهایی که همین گوشه کنارها هستند
برای وقتی که دل تو پر درد میشود و چشمان تو پر اشک
که ناگهان از هیچ کجا پیدای شان میشود،
در آغوشت میگیرند و میگذراند غمِ دنیا را رویِ شانههای شان خالی کنی
همانهایی که لحظهای پس از آرامشت،
در هیچ کجای دنیای تو گم میشوند و تو هرگز نمیبینی،
سینه ی سنگین از غمِ دنیا را با خود به کجا میبرند..
همان آدمهایی که
آنقدر در ندیدن شان غرق شدهای که
نابود شدن لحظههایشان را و لحظه لحظه نابود شدن شان را در کنار خودت نمیبینی...
همانهایی که در خاموشیِ غم انگیز خود،
از صمیمِ قلب به جایِ چشمان تو میگریند،
روزی که بفهمی چقدر برای همه چیز دیر شده است ...
خوب خوبه که دونستم چطور با محبوبهنا بیشتر میشه اشنا شد
ممنون که هنوز به وبم سرمیزنید.
چقدر سوزناک بود و با چه ادبیات زیبایی بیانش کردی .
دور و بر من که همچین آدم هایی نیستن . جز یه نفرکه امیدوارم هیچ وقت غمی تو دلش نباشه . یه وقت هایی به فکرمون بوده که نزدیک ترین فامیلمون به یادمون نبوده
پدر ومادر هم که همون طور که شاعر در وصف مادر گفته : آفاق را گردیده ام /اشخاص را سنجیده ام *بسیار خوبان دیده ام / اما توچیز دیگری
گیل پیشی جان من بلد نیستم اینطور خوب بنویسم اینو یه جایی دیدم که دقیقا حرف دل من بود.
اینجور آدما لایق دوست داشتنن نه فراموش شدن .
چقدر زیبا گفتی بات موافقم پدر ومادر یه چیز دیگن.